با همان سادگیت ،
با همان اخم قدیم
با نگاهی که مرا عاشق خود ساخته یی
چقدر درد دارد
که تو با یک نظرت
دل و دیدار و در و دنیایم
دوزخی ساخته یی
عجب است خالق تو !
وقتی با دیدن تصویر تو در لپ تابم ،
تاب و بیتاب شوم ،
چشم در خواب شوم ،
سردی هر نظرت ،
گرمی تابستان
بی برقی کوچه ما
عجب است خالق من !
عجب هست خالق تو !