لحظه یی با خدا

موسی شدیم و منتظریم تا خدا شوی !

لحظه یی با خدا

موسی شدیم و منتظریم تا خدا شوی !

عجب دنیایی بی ننگیست !!!

عجب دنیایی بی ننگیست

این جا

ننگ میبارد

کسی در قصه قومست

کسی در غصه ننگست

کسی کم رنگ و چند رنگست

من و تو غصه ها داریم و غم در توشه برداریم

بخواب آرام تر امروز

که نی تو نی من ونی ما و نی مایان

به دل مهرو

به سر منطق

به جان وجدان

به حرف عفت

به قول خویش

می مانیم

همه حرف از دل پر درد میگوییم

 اما خویش میدانیم

که چیغ و پیغ و کل کل از برای قدرت است

هر روز

شبی در مسجدی و

روز در دری میخانه میخوابیم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد